از محل کارم که میام خونه سر راهم یه سقا خونه است... یه گودی توی دیوار با کاشی های سفید و یه شمائل از حضرت عباس ... این سقا خونه بیش از 70 سال قدمت داره و میگن یکی از پر طرفدارترین سقاخونه های تهرونه که خیلی حاجت میده. من یکی که خیلی نذرش میکردم... اون عکس زیبا با قاب چوبی و دری که صدها قفل و پارچه سبز بهش گره خورده به امید گشوده شدن قفلها و گره ها و شعله های لرزان شمع هایی که با هزاران امید روشن شدند یه حال روحانی به اون محل داده.. امروز که پیاده از کنارش رد میشدم دیدم دارن دیوارشو خراب میکنن فکر کردم میخوان مرمتش کنن. از آقایی که معلوم بود اونجا مسئول کارگراست پرسیدم: چیکار میکنین؟ گفت: داریم سقا خونه رو خراب میکنیم! پرسیدم:چرا؟ گفت: آخه اینجا مرکز قرار و ملاقات عشاق شده بود! اون خانوم چاقی که اینجا شمع میفروخت مواد مخدر هم می فروخته!!! گفتم: من که خیلی از این سقا خونه حاجت می گرفتم... گفت اون به خاطر دل خودتون بوده ربطی به سقا خونه نداره!!! ما 6 ماهه داریم در مورد این سقا خونه تحقیق میکنیم هیچ ریشه مذهبی نداشته... تموم راه تا خونه داشتم به این فکر میکردم که چقدر آدم با اعتقاد به این سقا خونه شفا گرفتن.. یا به خواسته هاشون رسیدن و ما چه راحت میتونیم باورهای دیگران رو نادیده بگیریم و زیر پا له کنیم یا حلقه های اتصال اونا رو با خدا تخریب کنیم... خوب اگه اون خانوم اونجا مواد میفروخته اونو میگرفتید!!! چرا سقا خونه رو خراب کردید... یعنی با تخریب سقاخونه اون خانوم دیگه کار خلاف نمیکنه!!! متاسفانه ما آدما خیلی از اوقات که از حل کردن مسئله عاجزیم صورت مسئله رو پاک میکنیم... و حالا اون آقایون امشب خوب و با خیال راحت میخوابن چون دیگه سقا خونه ای نیست که در کنارش خانومی به بهانه فروش شمع به جوونهامون مواد مخدر بفروشه و دیگه هیچ کوچه و خیابونی تو این شهر درندشت نیست که توش دخترا و پسرامون با هم قرار بزارن... و به قول اون آقا اینجا که مرکز فساد بود خراب شد...
چی میشه گفت !!! در مورد این دولت و مملکت ......
سام..
خدا نکنهههههههههههههههههههه
این حرفا چیه؟
قربونت برم..مرسی..
ببخشید عین بچه ها گله کردم..:(
راستی مطلبتو خوندم..
چی بگم اخه...
اومدم بگم تو کامنت: که جای اینکه حلش کنیم صورت مسئله رو پاک میکنیم..
بعد یکم که خوندم دیدم خودت گفتی..!
هی...
اینا از این کارا زیاد میکنن..
ای بابا یاسمن جون..
راستی دیگه نبینم میگی پیرزن هاااااااااا
بار اخرت باشه!!!!!!!!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قربونت :ملینا
خواهش می کنم قابل نداره .
بازم بهم سر بزن .
شاد باشی .
===========================
K@HOo
عجب حرفهایی میزنید شما. میگویید خوب اون خانوم مواد فروش را میگرفتن. خوب لابد به دلایلی امکان دستگیری اون خانوم نبوده و به ناچار سقاخانه را خراب کردهاند. شما فکر کردید مملکت بی حساب و کتابه؟
سلام
درسته خیلی حیف شد که چنین بنایی رو بدون در نظر گرفتن دلهای مردمی که امیدشون و گره گشاشون بوده خراب کردن .
ان شاءالله بنای دل پاکت هیچ وقت خراب نشه.
پیروز و شاد باشی.
سلام دوست من٬ گفته بودی: "دوست خوبم چرا تو کلامت غمه؟"
سوال جالبی پرسیدی٬ جدا" دوست داری بدونی که چرا؟
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
تو این مملکت باب شده به جای حل مسئله صورت مسئله رو پاک می کنن.
در ضمن من تو وبلاگم هر آنچه از دلم بر میاد می نویسم....
یاسمن جان قصه غصه من و راه اندازی وبلاگ و غمگین نوشتن مطالبم طولانی٬ اما دلیل اصلیش یه ایمیل بود٬ اگه دوست داشتی شنبه یه سر بهم بزن شاید متن ایمیل و گذاشتم توی وبلاگم٬ بازم ممنون که بهم سر زدی...
بی آشیانه
http://eshghyahavas.blogsky.com
eshghyahavas@yahoo.com
یاسمن جون اگه به خاطر اون زن سقاخونه رو خراب کردن
پس بااین حساب تکلیف پل سیدخندان چی مشه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
فقط بخاطر اون زن هم که نبوده....بوده؟
سلام.ای کاش این کامنت دونی وبلاگ تو مشخصات آدم رو حفظ می کرد.هر بار که می آییم باید بنشینیم و از نو اسم و آدرس و همه چیز را دوباره تایپ کنیم!
توی خیابون نهر فیروز آباد تهرون هم یه سقا خونه رو برای تعریض خیابون از بین بردند.خدا می دونه از کجا های تهرون می اومدند جنوب شهر تا به این سقا خونه برسند و نذر و نیاز کنند.جالبه که اخیرا شهرداری داره سقا خونه می سازه.حکایت اون یارو شده که گفت بعد از انقلاب چندین اثر باستانی ساخته ایم!
خوب یاسمن جان تلقین هم بی تاثیر نیست.
ســلام شب خوش.خـسته نباشید..
امیدوارم که همیشه خـــوب وخــوش وســلامت باشی..
باتشکرازاینکه به بـلاگ مـن آمدی.مرسی...
شما به من لـطف دارید عزیزم..
وبلاگ جذاب وقشنگی داری..
به من هم سر بزن خوشحال میشم..
شــــاد باشی وعـــاشق..
موفقیت شما راآرزو..
بــرقرار باشید وپـاینده..
التماس دعـا..
وبه امـید دیداری بهتر ودیگر..
من شما را لینکیدم
سلام دوست عزیز ... یه جورایی هم حرف اون آقا درسته و هم حرف شما ... اینکه مهم اعتقادات ما ادمهاست که مشکل گشامونه ... اصلا تو این جامعه به جای حل یه مساله صورت مساله رو پاک می کنن .. اگه بتونیم این مساله رو برا خودمون حل کنیم ایران بهشت می شه .. منتظرتون هستم
سلام عزیز من تازه امروز با شما اشنا شدم خیلی جالب مطلب می نویسد با هیجان به من هم سری بزنید شاید دوست خوبی برات بودم
دوباره سلام
یاسمن جان ایمیلی بهت زدم که دلم میخواد حتما بخونیش.
موفق باشی.
سلام خوبی تشکر از حضور گرمت . بازم بیا خوشحال میشیم
دلم واسه اون سقاخونه بی زبون سوخت
می تونم تصور کنم چقدر زیبا بوده ...
سلام حال شما؟
۱) به این موضوع در ظاهر اعتقاد دارن که میگن به اندازه همه آدم های روی زمین راه برای رسیدن به خداست حالا میان این راه ها رو خراب میکنن خودشون هم نمی دونن چیکار میکنن..........
۲) در مورد آدم های حساس هم باید بگم تنها راه مقابله با این افراد (در حقیقت غیبت کن) به نظر من دو روش هست یکی اینکه به اون شخص اهمیت ندیم و با اون قطع رابطه کنیم یا اینکه اگر به اون شخص علاقه داریم با محبتی که تو وجود شما هم فکر نمی کنم کمبودی داشته باشه اون رو از کار خودش شرمنده کنیم......
راستی می خواستم بگم دوست دارم برای همه نوشته هاتون کامنت می گذاشتم ولی این قدر برام مشکل پیش میادکه....هر وقت هم کمی وقت پیدا کنم اول بروز می کنم بعد هم سعی می کنم به همه دوستان سر بزنم....
موفق باشید و پیروز و خوشبخت مثل همیشه....
دوست عزیز و بزرگوارم :
سلام و احترام .
زیبایی در نگاه شماست ...
مطلبتون متاثرم کرد ... از لطف شما سپاسگزارم در مورد اسمم ... اما مطلب شما زیباتر بود ... باید بلاگ شما را بیشتر بخوانم ... از آشنایی با شما خوشوقتم ... به زودی به شما لینک می دهم و ...
میم.
تا بوده همین بوده یاسمن جان.دلت رو پاک نگه دار و به خدا توکل کن.
والله چی بگم ؟
سلام مامان اشکان / آپدیتم
من میدونم کدوم سقاخونه رو میگید.(نبش باستان)
اون خانوم +بر فروش مواد در اون محل دخترای فراری را مبادله می کرده
من که فکر میکنم کار درستی کردن
خودتونم میدونید در نزدیکی اون محل دبیرستان دخترانه است و اون محل تجمع اوباش شده بود.خراب هم نکردن!!!!!!!!!!