-
اسباب کشی...
1384/04/09 16:55
دات کام شدم و رفتم اینجا
-
مسافری از هند....
1384/04/08 11:14
دو سه هفته قبل داشتم میرفتم تو دفتر مدرسه که یه آقا پسر سبزه رویی از در اومد تو حیاط و با لهجه ازم پرسید: دو یو اسپیک انگلیش؟ منم بی حوصله گفتم: no. نمیدونم چرا به نظرم سر کاری میومد. اون هم به فارسی ولی کمی لهجه دار گفت : من آمد از هند ! خواست رفت مشهد زیارت. کم داشت پول!! خواست فروخت گردنبند به استیو دنت!!! Student!...
-
بیماری اشکان و یه خاطره خنده دار...
1384/04/05 15:44
بیدار شدنم از گرمای بیش از اندازه بود... درست انگار که کنارم یه منقل پر آتیش بود دستمو گذاشتم رو پیشونیش ... وای انگار که دستمو به ذغال سرخ چسبوندم تموم تنش مثل کوره میسوخت ... با دل نگرونی درجه رو گذاشتم زیر بغلش... صدای بیب بیب درجه منو از تو افکار ناراحت کننده ام کشید بیرون... وای 39 درجه اونم زیر بغل... آخه اون که...
-
قانون خلاء
1384/04/01 13:40
اقیانوس هستی در بخشش نعمات دست و دلباز است... یه قانونی به نام قانون خلاء وجود داره که میگه اگه هر چیزی رو دلت میخواد باید جاشو خالی کنی تا کائنات برای این که اون خلاء رو پر کنه اونی رو که میخوای بهت بده!!! مثلا دلت یه لباس نو میخواد؟ کمدت رو بریز بیرون و هر چه رو که نمیخوای ببخش... اینطوری جا برای اون چیزی که میخوای...
-
برای دل خودم
1384/03/28 16:49
برای چی اینجا مینویسم؟ این دنیای مجازی به دنیای حقیقی این مزیت رو داره که هر کسی خودش انتخاب میکنه که کی بیاد توش... یا در واقع کی وبلاگش به دنیا بیاد و چقدر عمر کنه... با چه اسمی بیاد تا کی بمونه و چطور توش زندگی کنه... تو دنیای واقعی مون مجبوریم خیلی از کارها رو خلاف میلمون انجام بدیم چرا که ممکنه دوستمون همکارمون...
-
دندون فراری
1384/03/26 12:55
خداوند هرگز شکست نمیخورد. پس من هم که جزیی از او هستم نمیتوانم شکست بخورم. جنگاور درونم پیشاپیش به ظفر رسیده است... میرم میشینم رو یونیت و خانوم دکتر با وسیله ای به نام آرشی کراون میزنه زیر روکشی که قراره کنده بشه. این همون دندونیه که باید هفته دیگه لثه اش جراحی بشه و باید از چند روز قبل لثه استراحت کنه تا التهابی...
-
دلشوره...
1384/03/24 16:12
مشیت خدا برای من در حد کمال است. شاید اگه لحظه هایی که دلشوره آینده رو داریم فکر کنیم که یه نفر هست که از ما بهتر صلاحمون رو میدونه و برای لحظه های سختمون بهتر از خودمون برنامه ریزی میکنه آرامش از دست رفته مون رو به دست بیاریم... یه دایی دارم به نام مهدی که تو پست های قبلیم در موردش نوشتم که چه موجود خاصی هست ... اون...
-
اشکان بین گلها
1384/03/19 10:46
-
[ بدون عنوان ]
1384/03/19 10:44
-
اشکان عشق من
1384/03/19 10:39
-
زهیر
1384/03/17 21:33
آن زمان که در ذهن و قلبم هماهنگی برقرار میسازم آن را در زندگی خود متجلی خواهم یافت... همواره آنچه در درون من است بیرون را می آفریند . زن: در کتابهایت همیشه از عشق حرف میزنی. میگویی ماجراجویی لازم است و خوشبختی در مبارزه برای رویاهاست. اما الان کی جلوی من است؟ کسی که نوشته های خودش را نمیخواند! کسی که عشق را با رفاه...
-
خواستگاری به سبک نوین!!!
1384/03/10 16:50
تو دفتر مدرسه نشستم که یه خانوم چادری جوان از در میاد تو... سلام... ببخشید خانوم مدیر هستن؟ من:امرتون . برای امر خیر اومدم!!! اینجا دختر مجرد ندارید؟ والله امروز ما 3 نفر مدرسه ایم که همه متاهلیم!!! همون زمان خانوم مدیر هم میان تو دفتر. برای برادرتون اومدید خواستگاری؟ نه! برای پسر عموم . شغلشون چیه ؟ تو فرودگاه هستن....
-
چند خبر مهم!!!
1384/03/07 17:12
امروز روز آغازین است تا آغوش بگشایم بر رفاه و سعادتی که همواره در حال فزونی است... اومدم فقط چند تا خبر بدم و برم... اول این که زنگ زدم امیدان و کلی دعواشون کردم که بلاگ اسکای رو فیلتر کردن!!! اونا هم کلی معذرت خواهی کردن و گفتن شنبه ساعت 11 با رئیسمون صحبت کنید! ما هیچ کاره ایم!!! امروز صبح که زنگ زدم آقای رئیس گفتن...
-
خدایا تو را میخواهم.....
1384/03/05 12:01
او که حافظ مراد دل من است هرگز نخواهد خوابید.. من تمامی بارها را به خداوند درونم میسپارم تا رها و فارغ البال باشم. یه جاده خاکی بی انتها... سمت راست یه پرچین چوبی و اونور پرچین یه دنیا سبزی... یه آسمون ابری ولی نه از اون ابری هایی که دلت بگیره... انگار خدا اومده درست زیر ابرا.. انگار خدا شده یه دونه شبنم و نشسته روی...
-
تو این شهر چی داریم؟
1384/03/02 16:15
اقیانوس هستی در بخشش نعمات دست و دلباز است. تمام خواسته ها و احتیاجات من قبل از خواستن به انجام رسیده. خیر و صلاح من از هر کس و هر سو و از راههایی شگفت انگیز به سویم سرازیر میشود... دوست خوبم محمد در وبلاگش یه سوال کرده بود که چون جوابش طولانی بود اینجا مینویسم...سوال کرده ما تو این شهر چی داریم؟ میدونی محمد این سوال...
-
یاسمن یک دست!!!!
1384/02/30 16:24
من جسم خود را دوست دارم.. من در ذهن خود آرامش را برقرار میسازم و این آرامش به لطف الهی در جسم من به شکل سلامتی کامل تجلی میکند. خوب یه دستی تایپ کردن خیلی سخته!!! ولی چاره ای نیست وقتی یه دست دیگه ات بانداژ شده!!! اما عجب هندونه سرخ و شیرینی !!! از پارسال تا حالا یه همچین هندونه ای نخورده بودم... وقتی داشتم دو نصفش...
-
بخشش یا کینه؟
1384/02/28 19:24
من... خواهان بخشش هستم. بخشایش خودم و دیگران مرا از گذشته جدا میسازد. گذشت جواب هر مشکلی است. بخشش هدیه ای است که به خود میدهم. پس همه را میبخشم و خود را رها میسازم ... پست قبلیمو وقتی نوشتم که خیلی ناراحت بودم خیلی... اما وقتی فردای اون روز اون دوستو دیدم انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده....قلبا بخشیده بودمش ...گرچه سردرد...
-
آدمای دورو
1384/02/26 16:00
چرا بعضی از آدما انقدر دورو هستن .... فکر میکنم صداقت تنها چیزیه که تو این دوره زمونه خیلی خیلی کم پیدا میشه... وقتی به آدمای دور و برت محبت خالصانه میکنی و ازشون جز دورویی چیزی نمیبینی چیکار از دستت برمیاد؟ منظورم کسانی هست که اسم دوست رو روی خودشون میزارن اون موقعی که بهت نیاز دارن قربون صدقه ات میرن و فدات میشن ولی...
-
من تصمیم گرفتم پولدار شم شما چطور؟
1384/02/23 21:08
خیر و صلاح به ظاهر محال من از راههای ممکن و غیر ممکن هم اکنون تحقق می یابد. و چیزی غیر منتظره رخ میدهد. من انسانی نامحدودم که در راههای نامحدود و از منابعی نامحدود مورد لطف واقع شده ام. من فراتر از بزرگترین آرزوهایم متبرک شده ام. امروز میخوام در مورد پول بنویسم چیزی که شاید به اعتقاد بعضی ها چیز کثیفی باشه ولی من نظرم...
-
کجا رفتید؟ کلید خونه هاتون دست ماست!!!!
1384/02/22 15:36
وقتی آدما با سلام گرمشون یه دوستی رو شروع میکنن... وقتی با کلام شیواشون دل یه عده رو به دست میارن... وقتی با مهربونی هاشون عشق رو به خونه دل ه ا میارن وقتی با صداقت کلامشون همه رو جذب خودشون میکنن به نظرتون اگه یه دفعه بزارن و برن تکلیف اون دلهایی که این وسط دلبسته کلامشون ... مهربونی هاشون... راهنمایی هاشون...غصه...
-
دو تا گیس بلند ....
1384/02/20 16:53
حدودا ده ساله به نظر میاد... با دو تا گیس بلند بافته مشکی ... لبریز استرس... چشماشو دوخته به دستای خانوم دکتر... صدای چرخ کردن تو گوشم میپیچه... صدایی که سالهاست باهاش آشنام... چشمامو میبندم. انگار منم که روی یونیت نشستم... و ده سالمه... فقط موهام کوتاهه... کوتاه کوتاه... عین پسرا... فکر میکنم چقدر از روزا و لحظه های...
-
تندیس ساده ترین دختر
1384/02/19 14:16
دیروز تولد یکی از دوستای نگار بود . بهاره. همون که زمستون نوشتم که خونه شون آتش گرفته و شرایط مالی خوبی ندارن. بهاره بچه ها رو دعوت کرده بود مادرشم دعواش کرده بود که من چطور تولد بگیرم و خلاصه با گریه و زاری قرار شده بود تولد بگیره. معلم نگار هم گفته بود منم میام همه تون هم بیایید کادو هم پول بدین... خلاصه نگار با...
-
اومدم دم خونه ات حاجت بگیرم...
1384/02/17 15:39
میدونی کی ارزش چیزایی رو که داری میفهمی؟ وقتی حس کنی یه خطر داره تهدیدشون میکنه یا این که خدای نکرده داری از دستشون میدی... اونوقته که تازه به ارزش واقعیشون پی میبری ... همه کسانی که کنارمون هستن و به نوعی جزئی از زندگی مون هستن... پدر... مادر... همسر... فرزند... و البته این آخری چون مظلوم و بی گناهه چون کوچیک و بی...
-
فیلم ۱۰
1384/02/15 18:46
دلم نمیخواد بدونم تو دنیایی که دارم زندگی میکنم چه خبره !!! احساس نا امنی دیونه ام میکنه! وقتی فیلمهایی رو میبینم که واقعیت های تلخ جامعه امو به تصویر کشیدن انقدر دلم میگیره و اونقدر احساس نا امنی و دلتنگی میکنم که حد نداره… فکر میکنم با چه تضمینی جگر گوشه مو تو این جامعه خراب بفرستم؟ شاید این احمقانه ترین نگرش به...
-
به بهانه روز معلم...
1384/02/13 14:02
گاهی اوقات بهترین هدیه میتونه یه بغض باشه ... بغضی که از خوشحالی دیدن تو... تو گلو میترکه... میتونه قلبی باشه که به شوق دیدنت تو سینه تندتر از همیشه میزنه جوری که میخواد از سینه بیاد بیرون تا بهت بگه که چقدر براش عزیزی... میتونه یه صدای پر از ارتعاش باشه صدایی که از عشق دیدن تو میلرزه تا بگه که چقدر از دیدنت شاد...
-
روز معلم....
1384/02/11 20:53
ر و ز م م ب ا ر ک . . . .
-
ابراز عشق...
1384/02/09 20:36
چند بار تا حالا به کسی که دوستش داشتید ابراز عشق کردید؟ به مادرتون... پدرتون... دوستتون ... فرزندتون یا همسرتون؟ ابراز کردن احساسات درونی مون هم خودمون رو آروم تر میکنه هم به طرفمون می فهمونه که تا چه اندازه برامون ارزش داره... چند بار تا حالا از این که به اونی که دوستش دارید عشقتون رو ابراز نکردید پشیمون شدید و به...
-
دوربین
1384/02/06 00:34
بچه ها من میخوام یه دوربین بخرم . یه کداک خیلی قدیمی دارم و یه زنیت که خیلی دستک و دنبک داره... باید خیلی دقت کنی تا عکساش عالی شه . حالا موندم دیجیتالی بخرم یا معمولی... سونی بخرم یا کنون... میشه اگه سر رشته دارید راهنماییم کنید؟ اگه سر رشته هم ندارید کمکم کنید!!! چیه بابا جون این که خرجی براتون نداره فوقش دو دقیقه...
-
دیه تصادف
1384/02/03 15:36
خیلی دلم میخواست ببینمش . دختره رو میگم. همونی که شب سیزده بدر اومد و زد به ماشین علیرضا بعدم با هزار دوز و کلک و پارتی بازی علیرضا رو مقصر کرد.ببینم شبا راحت خوابش میبره؟ یا اصلا چیزی به نام وجدان رو تا حالا شنیده؟ حالا دو قورت و نیمشون هم باقیه میگن هر چی کارشناس گفته بابت خسارت باید بدی بده ولی چون ماشین ما افت...
-
مهمون داشتم مهمون غریبه
1384/02/01 15:05
زندگی با تموم قشنگی هاش گاهی آدمو دلتنگ میکنه . یه دفعه به خودت میای میبینی اون گوشه دلت یه چیزی جا خوش کرده نگاهش میکنی اما نمیبینیش!!! فقط حضورشو حس میکنی حضور یه چیز نا آشنا و نامانوس با تو که وجودش آزارت میده... هر چی میگردی ببینی از کدوم رخنه وارد دلت شده چیزی پیدا نمیکنی... میگردی و میگردی تا اون راهو ببندی تا...